شهادت امام سجاد علیه السلام
بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد سـجـاده اش مـعـطـر با اشـک نـاب شـد او سـیــدالــبــکــاء حـسـیـنـیـۀ خـداست گریه سپــاه او شــد و پـا در رکاب شـد صفحه به صفحه ادعیه های صحیفه اش نـاگـفـتـه های مـرثـیـه بـود و کـتـاب شد عـکس غـروب روز دهـم بین چـشم او با عـکـس آن هـلال سر نـیـزه قـاب شد یــادش نـمی رود بــدن بـی ســر حـسیـن یا آن محاسنی که به خونش خضاب شد رگ های روی حنجـر زخمی گواه بـود در بــردن ســــر پــدر او شــتــاب شـد سیــنــه زده بــرای تـنـش مثــل بــادهـا وقـتـی که نـوحه خوان تنـش آفـتاب شد دیگر لبش به آب خنک! نه نخورد و رفت او روضـه دار دائــم طـفـل ربــاب شـد خاک فلک به روی سرم که نـوشتـه اند بـا دسـت بـسـتـه وارد بـزم شـراب شـد |